دیکشنری
داستان آبیدیک
روزهای کاری
english
1
Industrial engineering
::
working days
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
روزنامه کثیرالانتشار
روزنامه کثیرالانتشار محلی
روزنه
روزنه آبی
روزنه امید
روزنه بیضی
روزنه گرد
روزنه گشایی
روزنه ی بیضی
روزنۀ هوایی
روزه
روزه دار
روزه گرفتن
روزها
روزهای باز
روزهای کاری
روزهای کاری در هر سال
روزول
روزکاری
روزکور
روزکوری
روزی
روزی خور
روزی ده
روژ
روس
روساخت
روسازه
روسازی
روسپی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید